لطف شیر و انگبین عکس دل است / هر خوشی را آن خوش، از دل حاصل است پس بود دل جوهر و عالم عرض / سایه دل چون بود دل را غرض (دفتر سوم) اشتری ام لاغری و پشت ریش / زاختیار همچو پالان شکل خویش این کژاوه گه شود این سو گران / آن کژاوه گه شود آن سو کشان (دفتر ششم) همچنین هر شهوتی اندر جهان، خواه مال و خواه جاه و خواه نان
آدمی خوارند اغلب مردمان
ماجرای نحوی و کشتیبان
دل ,خواه ,کژاوه ,گه ,سو ,دفتر ,گه شود ,کژاوه گه ,و خواه ,بود دل ,شود این
درباره این سایت